پایگاه بسیج و کانون مسجد قبا

پایگاه بسیج و کانون مسجد قبا

۱۴ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

برای دیگران

شهید حاج محمد جعفر نصر اصفهانی

جعفر آقا هر وقت چیزی یا موقعیت خوبی می دید،برای خود و سایر بستگان نزدیک هم می خرید و به آن ها می داد.پولش را هم اگر می دادند، می گرفت که آنان بار ها، لباس ،کفش یا وسیله ای راکه برای منزل خود خریده بود ،به دیگری می بخشید که از آن خوشش آمده و در صورت امکان،خود دوباره می خرید.


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۷ ، ۱۸:۳۰
آقای بختیاری

شیران روز و زاهدان شب

شهید محمد جعفر نصر اصفهانی

پس از اعلام آتش بس یک روز برای دیدن شهید نصر،به ارتفاعات قولنجان رفتم.وقتی وارد سنگرش شدم،دیدم دارد وسایلش را جمع می کند.پرسیدم کجا؟

گفت منتقل شده ام.

گفتم کجا

گفت دانشکده افسری.

دلم گرفت اما می دانستم چنین شیر مردانی درزمان جنگ باید سنگر ها راحفظ کنند و پس از جنگ باید از وجود آن هادر مسولیت های حساس استفاده کنند.در بین وسایلش چشمم به یک قبض جمع آوری پول افتاد.پرسیدم این چیست؟

گفت این قبض پول برای ساخت مسجد لشکر است.گاهی از برادران جمع می کنم و به لشکر مسئولان می دهم.شاید خداوند به این سبب عنایتی به ما کند.

پرسیدم، از کی این کار را می کنی؟

گفت از زمان ورودم به لشکر.

شهید نصر،این رزمنده دلاور،علاوه بر جنگیدن و ستیز با دشمن،در ساختن مسجد نیز تلاش جدی داشت.بعد ها فهمیدم که نه تنها برای ساخت مسجد کمک می کرد،بلکه از پول وحقوق شخصی اش،تعدادی از سربازان بی بضاعت را تامین می کرد و تا زمانی که شهید نصرآن جا بود، من و شاید خیلی های دیگر این موضوع را نفهمیده بودیم . آری،او به درستی شیر روز وزاهدشب،حامی دین وقرآن وپشتیبان فقرا و مستضعفین بود.


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۷ ، ۱۸:۲۴
آقای بختیاری

پیگیر

شهید محمد جعفر نصر اصفهانی

شهید نصر بیشتر اوقات زندگی اش را وقف دیگران می کرد.افراد زیادی اعم از نظامی وغیر نظامی را می شناسم که مدیون زحمات جعفر آقا هستند. ایشان به محض اینکه مشکلی برای یکی از پرسنل پیش می آمد،شخصا در محل مورد نظر حاضر می شد و باتوجه به نفوذی که در محل های مختلف داشت،تاحصول نتیجه،پیگیر رفع مشکل آن شخص بود.

یک روز در دفتر کارش(بارزرسی لشکر28 سنندج)نشسته بودم که به او گفتم:نمی دانم چه غده ای اخیرا در گردن من ظاهر شده است.

ایشان از نزدیک غده را لمس کردند و به من گفتند: سریعا به بیمارستان لشکر مراجعه کن.

من توجه نکردم ایشان مجبور شد شخصا مرا به بیمارستان ببرد و تا زمانی که در بیمارستان خانواده تهران تحت عمل جراحی بودم ؛اوپی گیر کار من بود.


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۷ ، ۱۸:۲۲
آقای بختیاری

تلویزیونمان را دادیم به آن ها

شهید حاج محمد جعفر نصر اصفهانی

تازه زندگی مان را شروع کرده بودیم وزندگی ساده و دانشجویی داشتیم.در همین حال هم از کمک به دیگران کوتاهی نمی کرد.

روزی به من گفت:دوستی دارم که مستاجراست و تلویزیون ندارد.فرزند اش 7 و8 ساله است و بهانه ی تلویزیون می گیردو برای دیدن برنامه ها،مزاحم صاحب خانه و همسایه ها می شود.ما که تلویزیون سیاه و سفید 14 اینچ داریم وچون در خانه برادرت زندگی می کنیم وآن ها هم تلویزیون دارند، به آن احتیاج نداریم.خوب است که تلویزیون را به آن ها بدهیم.من هم موافقت کردم و خودمان تا مدت ها تلویزیون نداشتیم.همیشه از این گونه کار ها لذت می بردو اگر من مخالفتی می کردم با منطق خویش راضی ام می کرد.میزان خلوص او را فقط خدا می داند.کسی را که دوست خود می انگاشت،دیگر با او بی تعارف بود وخیلی راحت و ساده مسائل شرعی ،اخلاقی ودینی راکه باید رعایت می کرد،به او میگفت.

نذرهایش همه به نفع مستمندان بودوبرای عروسی یتیمان و بی بضاعت ها از جان ودل مایه می گذاشت.گاهی خود نیز موقعیت مالی خوبی نداشت،اما تاحد ممکن کمک می کرد،هرچند ناچیز.


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۷ ، ۱۷:۵۳
آقای بختیاری