برخورد نظامی
برخورد نظامی
شهید حاج میر قاسم میر حسینی
بعد از عملیات خیبر قرارگاه تاکتیکی در عقبه منطقه جفیر بود.من در آن عملیات مجروح شده بودم و به بیمارستان اعزام گشتم.بعد از بازگشت به منطقه جفیر منتظر بودم تاکاری به من ارجاع شود.برادر میر حسینی به من گفت:شما بمانید.هنوز حالتان خوب نیست و اینجا کار های عقبه را انجام بدهید.
باتوجه به اینکه هنوز لشکر در مراحل ابتدایی بوده و تازه بعد از عملیات رمضان لشکر شده بود و هنوز سازماندهی برا بچه ها جا نیفتاده بود،هنگامی که گردان از خط برای تسویه حساب و تحویل سلاح برگشت ،کسی نبود تا به کار ها رسیدگی کند،اسلحه ها را تحویل گرفتم و داخل ماشین گذاشتم.وقتی شهید بزرگوار به آن جا آمد،برخورد نظامی با من کرد و گفت:سریع اسلحه ها را خالی کن.چرا اسلحه ها را تو تحویل گرفتی؟
گفتم مسئولی که می بایست اسلحه را تحویل بگیرد،حضور نداشت.بعد از این قضیه شهید به خط رفت.وقتی برگشت اوقات تلخی اش بر طرف شده بود.با لهجه شیرین زابلی گفت:برادر میرزا از من ناراحت نشو من آن برخورد را کردم که تجربه ای بشود برایت که در موقع کار جدی باشی.
