شیران روز و زاهدان شب
شیران روز و زاهدان شب
شهید محمد جعفر نصر اصفهانی
پس از اعلام آتش بس یک روز برای دیدن شهید نصر،به ارتفاعات قولنجان رفتم.وقتی وارد سنگرش شدم،دیدم دارد وسایلش را جمع می کند.پرسیدم کجا؟
گفت منتقل شده ام.
گفتم کجا
گفت دانشکده افسری.
دلم گرفت اما می دانستم چنین شیر مردانی درزمان جنگ باید سنگر ها راحفظ کنند و پس از جنگ باید از وجود آن هادر مسولیت های حساس استفاده کنند.در بین وسایلش چشمم به یک قبض جمع آوری پول افتاد.پرسیدم این چیست؟
گفت این قبض پول برای ساخت مسجد لشکر است.گاهی از برادران جمع می کنم و به لشکر مسئولان می دهم.شاید خداوند به این سبب عنایتی به ما کند.
پرسیدم، از کی این کار را می کنی؟
گفت از زمان ورودم به لشکر.
شهید نصر،این رزمنده دلاور،علاوه بر جنگیدن و ستیز با دشمن،در ساختن مسجد نیز تلاش جدی داشت.بعد ها فهمیدم که نه تنها برای ساخت مسجد کمک می کرد،بلکه از پول وحقوق شخصی اش،تعدادی از سربازان بی بضاعت را تامین می کرد و تا زمانی که شهید نصرآن جا بود، من و شاید خیلی های دیگر این موضوع را نفهمیده بودیم . آری،او به درستی شیر روز وزاهدشب،حامی دین وقرآن وپشتیبان فقرا و مستضعفین بود.